کد مطلب:125032 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:368

گنجینه کتابخانه » اهل بیت » امام حسن (ع) »»» فهرست کتاب

شب میلاد حسن

ده مژده كه دل واله و شیدا شده امشب

مست می گلرنگ طهورا شده امشب



چون عرش برین توده غبرا شده امشب

شادی و شعف حاكم دلها شده امشب



صدها گره از مشكل ما وا شده امشب

در محفل ما غلغله برپا شده امشب



خوش باش كه آن گمشده پیدا شده امشب

از پرده برون یوسف زهرا شده امشب



برخیز كه آن دلبر سیمین بدن آمد

در گلشن دین بلبل شیرین سخن آمد



آهوی ختائی ز دیار ختن آمد

از مملكت حسن، حسن در حسن آمد



در نیمه ماه رمضان ماه من آمد

یعنی كه حسن نور دل بوالحسن آمد



كز مقدم او شاد دل ما شده امشب

از پرده برون یوسف زهرا شده امشب





[ صفحه 173]





برخیز و برون كن تو ز دل ما و منی را

وز این عمل خویش بكش نفس دنی را



وز لطف بده مژده اویس قرنی را

تا آنكه كند رام غزال ختنی را



جبریل ندا داد رسول مدنی را

برخیز و به ببین جلوه حسن حسنی را



كز حسن حسن دین تو احیا شده امشب

از پرده برون یوسف زهرا شده امشب



امشب به بشر حق گهری كرد عنایت

بر آه دل ما اثری كرد عنایت



بهر سر ما تاج سری كرد عنایت

بر گلشن دین برگ و بری كرد عنایت



بر شیر خدا شیر نری كرد عنایت

بر ام ابیها پسری كرد عنایت



كز شوق رخش دیده چو دریا شده امشب

از پرده برون یوسف زهرا شده امشب



بر ختم رسل این شب میلاد مبارك

بر شیر خدا مقدم نوزاد مبارك



ای فاطمه شد خانه ات آباد مبارك

بر تو پسری خوش سیری داد مبارك



ای صلح تو را مقدم استاد مبارك

بر خلق جهان مقدم او باد مبارك



كز مولد او مشت عدو وا شده امشب

از پرده برون یوسف زهرا شده امشب





[ صفحه 174]





ای نور دل احمد مختار حسن جان

فرزند علی حیدر كرار حسن جان



ای تاج سر مردم دیندار حسن جان

دل گشته به دام تو گرفتار حسن جان



غیر از تو ندارم به كسی كار حسن جان

جان را به رهت می كنم ایثار حسن جان



طبعم پی توصیف تو گویا شده امشب

از پرده برون یوسف زهرا شده امشب



ای آنكه بود طالب دیدار تو یوسف

بگرفته مكان بر سر بازار تو یوسف



تا آنكه ببیند گل رخسار تو یوسف

عمریست كه گردید گرفتار تو یوسف



از روز ازل بود خریدار تو یوسف

ای یوسف زهرا شده بیمار تو یوسف



كز حسن رخت مات زلیخا شده امشب

از پرده برون یوسف زهرا شده امشب



حسنی كه تو داری به خدا بدر ندارد

بی مهر رخت قدر شب قدر ندارد



بی حب تو طاعات كسی اجر ندارد

دیوانه تو وحشتی از قبر ندارد



صبری كه تو داری به خدا صبر ندارد

دل طاقت هجر ولی عصر ندارد



كز دوری اون خون دل شیدا شده امشب

از پرده برون یوسف زهرا شده امشب





[ صفحه 175]





روشن شده آفاق ز زیبائی رویت

شرمنده شده ماه ز رخسار نكویت



لبریز شده از زهر جفا تا كه سبویت

آكنده شد از خونجگر نای و گلویت



دست همه خلق جهان هست به سویت

ژولیده منم من كه شدم عاشق كویت



طبعم پی توصیف تو گویا شده امشب

از پرده برون یوسف زهرا شده امشب

ژولیده نیشابوری